سجاد صفارهرندی: «زندگی پس از زندگی» یک رخداد تمدنی است
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۸۳۵۵۴
در «زندگی پس از زندگی» ما با مشاهدات آدمهای معمولی سر و کار داریم که فیالجمله از صداقت آنان اطمینان حاصل شده است اما مگر قرار است بر سر جزء به جزء این مشاهدات و تجربیات قسم حضرت عباس بخوریم؟ - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه «زندگی پس از زندگی» با اجرای عباس موزون ویژه برنامه افطار شبکه 4 سیما است که هر روز به مدت یک ساعت در لحظات ملکوتی نزدیک به افطار پخش میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربهگران در این ویژهبرنامه به بیان تجربیات خودشان از لحظاتی که در شرایط مرگ کلینیکی و یا خروج موقت روح از جسم قرار گرفتهاند، میپردازند.
پخش این تجربیات منحصر به فرد که توجه طیف وسیعی از مخاطبان را برانگیخته است، به ایجاد بحثهای دامنهداری در بین صاحبنظران منجر شده است که غالباً از منظری فلسفی ـ الهیاتی به ماجرا ورود کرده و به بحث درباره روایی یا ناروا بودنِ نشر این قبیل تجربیات پرداختهاند.
«زندگی پس از زندگی» باعث احیای باور به غیب میشودمحسن پرویز: «زندگی پس از زندگی» حاصل توهمات تجربهگران نیستماجرای قطع پخش برنامه "زندگی پس از زندگی" چه بود؟سجاد صفارهرندی، رییس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری، در شمار این چهرههاست که با انتشار پستی در صفحه شخصیاش به ارایه نکاتی در خصوص برنامه "زندگی پس از زندگی" پرداخته است.
صفارهرندی در این یادداشت کوتاه آورده است:
طی دوسال که برنامه زندگی پس از زندگی در ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش شده است فکر میکنم درمجموع کمتر از انگشتان دو دست قسمتهایی از آن را دیدهام. معتقدم تولید این برنامه و خصوصا اقبال گستردهای که از سوی مخاطبان به آن صورت گرفت را فراتر از یک رخداد رسانهای میتوان رخدادی تمدنی تلقی کرد.
مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی از تسخیر و تصرف جسم فراوردههای تمدنی موجود و دمیدن روح و معنای دیانت در آنها میگذرد. این تصرف نه یکباره و نه با فرمول و روشهای از قبل طراحی و تدوین شده که به تدریج از خلال عمل خلاقانه انسانهای مومن و آزمون و خطاهای آنها حاصل میشود. پس امر تمدنی نه با کمال و تمامیت که با افق گشایی و در مسیر بودن قابل شناسایی است.
اگر چنین باشد به باور من تا آنجا که به حوزه رسانه و هنرهای تصویری باز میگردد،"زندگی پس از زندگی" را میبایست درکنار روایت فتح آوینی، دیدبان و مهاجر حاتمیکیا، تولد یک پروانه راعی، خیلی دور خیلی نزدیک میرکریمی، مختارنامه میرباقری و نمایش تلفیقی شب آفتابی بهزادپور، در زمرهی جدیترین و موفقترین تلاشها برای تصرف در جوهره هنر رسانهی مدرن و استخدام آن به منظور تحقق غایات و احوالات دینی به شمار آورد.
دوستان منتقد برنامه میگویند این روایتها از کدام آزمون اعتبارسنجی در شده است که رخصت طرح در رسانه را می یابد؟ مبنای حجیّت این مشاهدات و رویاها چیست؟
حدس میزنم علی القاعده برنامه چارچوبهایی برای حصول اطمینان عرفی و عقلایی از صداقت و وثاقت راویان داشته باشد اما اگر پرسش ناظر جایگاه معرفتی این چنین تجاربی است از اساس نادرست و بینسبت با اصل ماجراست.
دوستان فاضل ما چنان در اوراق درس و مدرسه عمیق شدهاند که در فضای رسانه نیز دغدغههای فیلسوفانه و معرفت شناختی خود را پی میگیرند.
در "زندگی پس از زندگی" ما با مشاهدات آدمهای معمولی سر و کار داریم که فیالجمله از صداقت آنان اطمینان حاصل شده است اما مگر قرار است این مشاهدات مبنای شناخت علمی شما از زندگی پس از مرگ باشد؟ گیرم به جای آدمهای معمولی با مشاهدات و مکاشفات ملاحسینقلی همدانی و آسیدعلی آقای قاضی طرف بودید مگر آن مکاشفات در ترازوی سنجش معرفتشناسانه جز برای مکاشفه کننده اعتبار و حجیتی دارد؟ مگر قرار است بر سر جزء به جزء این مشاهدات و تجربیات قسم حضرت عباس بخوریم؟
کار رسانه را با کار علم خلط نکنیم.
احتمالا دغدغه دوستان این است که نکند تجربهگرانی هم پیدا شوند که در مشاهدات خود فلان شخصیت نامطلوب مذهبی یا سیاسی را در مقام شفیع و وکیل ببیند و آن وقت واویلا! حال آنکه نه مشاهده اهل بیت و شهید سلیمانی و غیره در چنین تجربیاتی میتواند حجت حقانیت آن بزرگواران باشد و نه دیدن کسان دیگر چنین مویدی بر مسالک و مذاهب میگردد. اگر کسی دنبال اثبات حقانیت و حجتیت از این مسیر باشد آدرس را غلط آمده است.
آنچه اینجا موضوعیت دارد نوعی تذکر، از خلال خلق تجربهای معنوی، برای مخاطب امروزین رسانه است.
مخاطبی که امواج پردامنه عرفی شدن و الحاد و کثرت اشتغالات عالم تعیّن و کثرات اتصال او را با ساحت متعالی هستی شدیدا ضیق کرده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه چهار شبکه چهار زندگی پس از زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۸۳۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدگاه یک استاد دانشگاه درباره تعطیلی جمعه و شنبه
تبدیل تعطیلی هفتگی ایرانیان مسلمان به جمعه و شنبه حرکتی برخلاف سنت فرهنگی، تاریخی و تمدنی ماست که یک نماد اسلامی، یعنی آدینه را به حاشیه میراند و تمدن ایرانی ـ اسلامی را ناخواسته به زیر بلیت و نمادهای دیگران میکشاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدرضا ترکی استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در یادداشتی درباره اختلاف نظرها درباره تعطیلی پنجشنبه یا شنبه نوشت: «تعطیلات هفتگی در دنیا و در میان مذاهب مختلف موضوعی هویتی و نمادی تمدنی است. چنانکه میدانیم، در جوامع یهودی «شنبه» روز تعطیل است و یهودیان اگر بخواهند روزی را، بهجز شنبه، تعطیل کنند، روز قبل از شنبه، یعنی «جمعه» را تعطیل میکنند. شنبه براساس اساطیر یهودی روزی است که خداوند از آفرینش فارغ شد و به استراحت پرداخت.
مسیحیان نیز که میراثدار آیین مهر هستند، و روز «یکشنبه» را که روز خورشید است روز مقدّس خود میشمارند، اگر بخواهند روز دیگری را تعطیل کنند، روز قبل از آن یعنی شنبه را بر تعطیلات هفتگی میافزایند.
هیچکدام از پیروان این مذاهب هرگز روز بعد از روز آیینی خود را بهعنوان روز تعطیل برنگزیدهاند، چون این اقدام روز مقدس آنان را به حاشیه میبرد و از میزان اهمیت نمادهای فرهنگی و تمدنی آنان میکاهد، لذا هرگز دیده نشده که یهودیان روزهای «شنبه و یکشنبه» و مسیحیان روزهای «یکشنبه و دوشنبه» را بهعنوان تعطیلات هفتگی بپذیرند.
روز تعطیل و جشن هفتگی مسلمانان هم، براساس متون و اسناد و سنت مقدس اسلامی روز «جمعه» است. روز جمعه چون روز اجتماع و جشن مسلمانان بوده، آن را در عربی جمعه، بهمعنی روز اجتماع و در زبان فارسی «آدینه» بهمعنی روز جشن و سرور نامیدهاند.
مردم ایران معمولاً روز پنجشنبه را به برگزاری آیینهای خاصی چون زیارت اهل قبور و رفتوآمدهای خانوادگی و امثال آن میپردازند.
بنابرآنچه گذشت تبدیل تعطیلی هفتگی ایرانیان مسلمان به جمعه و شنبه حرکتی برخلاف سنت فرهنگی، تاریخی و تمدنی ماست که یک نماد اسلامی، یعنی آدینه را به حاشیه میراند و تمدن ایرانی ـ اسلامی را ناخواسته به زیر بلیت و نمادهای دیگران میکشاند.
اخیراً شاهد جوسازیهای رسانهای شدیدی برای حذف تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه هستیم. بهانه طرفداران شنبه به جای پنجشنبه پارهای منافع اقتصادی و همگامی با تعطیلات جهانی و در واقع تن دادن به هنجارهای جهانیسازی است. این زمزمه نغمهای است بدآهنگ و ناموافق با سنت تاریخی مسلمانان و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حرکتی است نسنجیده و خام، زیرا هماهنگی با تجارت و تعطیلات جهانی که تنها به بخشی از شرکتها و بازرگانان ایرانی ربط دارد، هرگز اقتضا نمیکند تعطیلات ملی بیش از هشتادوچند میلیون ایرانی که براساس سنتهای کهن و اصیل شکل گرفته، دستخوش تغییری مخرّب واقع شود. برای رفع این مشکل کافی است بخشهای مرتبط با تجارت خارجی را، در حد لازم و ضروری، در وزارتخانهها و بخشهای اقتصادی در روزهای پنجشنبه فعال نگهداریم.
سروده تازه محمدرضا ترکی برای مردم غزه؛ سرقت سیاهی از کلاف گیسوی زنان، قتلعام خواب کودکاناین استدلال که برخی، یا بیشتر کشورهای عربی چنین تغییری را در تعطیلات هفتگی کشورشان اعمال کردهاند هم استدلال کاملی نیست، زیرا این کشورها الگوی ما نیستند و اگر بنا باشد ما در همهجا پاجای پای آنها بگذاریم، باید تقویممان را هم، مثل آنها، به میلادی تبدیل کنیم و...!
و سرانجام، موضوع تعطیلات هفتگی امری صرفاً اقتصادی نیست که چند انجمن اقتصادی بتوانند درباره آن ابراز نظر کنند و بخواهند بر اساس جوسازی و تبلیغات رسانهای سرنوشت آن را رقم بزنند. اساساً موضوعات فرهنگی در حوزه درک و تخصص این انجمنها و محافل نیست. چنین تغییراتی دارای ابعاد و دامنههای تاریخی و تمدنی و فرهنگی ریشهدار است.
انتهای پیام/